به اعتقاد خاتمی عدم توجه بایدها، جز خودبراندازی نیست
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۴۸۷۶
آفتابنیوز :
«راه نجات کشور از مسیر تعامل و تفاهم میگذرد.» این عبارت و عبارات دیگری از این دست، محتوای اغلب راهبردهایی است که این روزها از سوی بسیاری از دلسوزان کشور برای عبور از چالشهای فعلی ارائه میشود. دلسوزان، متفکران و سیاستمدارانی که تلاش میکنند کشور را از سرنوشت محتوم دوگانهای ذیل عنوان «براندازی و افراط» یا «سکوت و انفعال» برهانند تا کشور از ناکجاآباد تندروی و بیتفاوتی به سمت سواحل تعامل، تفاهم و همزیستی مسالمتآمیز حرکت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از منظر گفتمان اصلاحات بیانیه ۱۵ مادهای سیدمحمد خاتمی، رهبر اصلاحات میتواند محور این مسیر تازه قلمداد شود. بیانیهای که در آن خاتمی به مواردی چون، ضرورت توجه به همه گرایشها، سلیقهها و اقوام و مذاهب و طبقات و گروههای اجتماعی، پایان دادن به تنشها و درگیریها در جامعه، آرامش بخشیدن به افکار عمومی از جمله حوادث ۸۸ و پایان حصر، آزادی زندانیان سیاسی و اعلام عفو عمومی و زمینهسازی برای بازگشت مهاجران ایرانی به کشور، آزادی اطلاعرسانی و حمایت از رسانههای آزاد، مبارزه با فساد در همه اشکال آن، حاکمیت قانون، اصلاح ساز و کار تشکیل مجلس خبرگان، اصلاح شورای نگهبان و پایان نظارت استصوابی، بازگرداندن مجلس شورای اسلامی به جایگاه واقعی و قانونی خود، اصلاح ساز و کار تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و حضور متخصصان در این مجلس، نیروهای نظامی به جایگاه و مسوولیتهای خود و تغییر سیاست خارجی از دیپلماسی انزواگرا به دیپلماسی فعال، ۱۵ ضرورت عاجلی است که رهبر اصلاحات آنها را پیشزمینه هر نوع اصلاحی در کشور قلمداد میکند.
از بهمن ماه ۱۴۰۱ تا به امروز که کمتر از ۴ ماه به موعد رسمی انتخابات ۱۴۰۲ در کشور است، این ۱۵ ماده بدل به محوریت اصلی گفتمانی شده که گروه اصلاحطلب میانهرو و همه دلسوزان کشور بر آن تاکید دارند. محتوایی که برآمده از مطالبه ایرانیان برای داشتن زندگی بهتر و آزادتر است.
به همین دلیل است که اظهارات هر کدام از چهرههای سیاسی اصلاحطلب، استادان دانشگاه و فعالان جامعه مدنی را که مرور کنیم، ردپایی از این بیانیه و این محتوا میتوان ردیابی کرد. به اعتقاد خاتمی و اکثریت اصلاحطلبان و بسیاری از استادان دانشگاهی، عدم توجه به این ضرورتها و بایدها، معنای دیگری جز خودتحریمی و خودبراندازی ندارد. رویکردی که برخی طیفهای تندرو و رادیکال تلاش میکنند با بیاعتنایی به آن، کشور را هر روز بیشتر از قبل وارد سیلابهای آسیبزا کنند.
در روزهای پایانی هفته قبل بود که محسن آرمین، نایبرییس جبهه اصلاحات در گفتگو با ایلنا تلاش کرد همین گفتمان و همین ضرورت را برای تصمیمسازان و حاکمان بازخوانی کند. آرمین معتقد است اصلاحطلبان در مقایسه با دیگر جریانهای سیاسی اعم از برانداز و غیربرانداز کارنامه بهتری دارند و اکنون جامعه نه امیدی به صاحبان و حاملان گفتمان رادیکال و آوانگارد دارد و نه قدرتهای خارجی را دلسوز و حامی خود میداند. از اینرو گوش جامعه به گفتمان اصلاحطلبی شنواتر شده است. وی تاکید دارد که راهکارهای رادیکال بسیار پرهزینه و ناموفق است و در صورت توفیق نتیجهای جز هرج و مرج و بیثباتی و خونریزی و احتمالا تجزیه نخواهد داشت.
نایبرییس جبهه اصلاحات گفت: میخواهم بگویم چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید ما محکوم به مبارزه مسالمتآمیز و کمهزینه برای نجات کشور هستیم. اگر این حقیقت را بپذیریم آنگاه فضای ذهنی برای کشف و ابداع راهکارهای تازه و موثر فراهم میشود. وقتی فهمیدیم که به کسی جز خودمان نمیتوانیم تکیه کنیم و به جای طلبکاری از یکدیگر، کمک، همیاری، همسویی و استفاده از همه ظرفیتهای سیاسی، اجتماعی و مدنی برای ما یک اصل شد، آنگاه دیگر نه منتظر دعوت حاکمیت مینشینیم و نه میپرسیم اصلاحطلبان برای تغییر وضعیت کشور چه راهحلی دارند، بلکه خواهیم پرسید چه ظرفیتهای نامکشوف و عقلانی در بخشهای سیاسی و اجتماعی و مدنی وجود دارد که باید فعال شود.
محسن آرمین میگوید: مبانی گفتمان اصلاحی این ظرفیت را دارد که متناسب با تحولات جامعه، نوسازی شود به گونهای که پاسخگوی مطالبات و انتظارات جامعه تحول یافته کنونی باشد، اما در چگونگی و چند و، چون این نوسازی اختلافنظرها و اختلاف سلایقی وجود دارد که راهحلش نامهنگاری و اتخاذ مواضع آوانگارد یا نوشتن مقالات ژورنالیستی کممایه نیست.
آرمین معتقد است ۱۵ ماده پیشنهادی آقای خاتمی میتواند موضوع توافق اصلاحطلبان و مبنای گفتمان جدید اصلاحی در شرایط کنونی قرار بگیرد.
از نظر وی، پس از این مرحله، گام بعدی گفتوگوی اصلاحطلبان با جامعه براساس این گفتمان جدید و ایجاد وفاقی در سطح جامعه یا دستکم در سطح نیروهای اجتماعی بدنه اصلاحات است که اگر این دو گام به درستی برداشته شود گام سوم یعنی راهکارها و برنامهها برای قانع کردن یا وادار کردن حکومت به اصلاح به دست خواهد آمد.
وی میگوید رویکرد اصلاحطلبی از عدم شرکت در انتخابات استقبال نمیکند، مگر آنکه عدم شرکت به اصلاحطلبان تحمیل شود. از منظر آرمین، هیچ فعال و آگاه سیاسی معتدلی نمیتواند فرصت حضور موثر در قدرت به منظور بهبود نسبی وضعیت جامعه و تامین هرچه بیشتر مصالح ملی را فدای شعارهای احساسی و پوپولیستی و مطلقگرایانه کند.
کارنامه مطلوب اصلاحات در پیگیری مطالبات مردم
آرمین میگوید اصلاحطلبان در مقایسه با دیگر جریانهای سیاسی اعم از برانداز و غیربرانداز کارنامه بهتری دارند و اکنون جامعه نه امیدی به صاحبان و حاملان گفتمان رادیکال و آوانگارد دارد و نه قدرتهای خارجی را دلسوز و حامی خود میداند. از این رو گوش جامعه به گفتمان اصلاحطلبی شنواتر شده است.
وی تاکید دارد که راهکارهای رادیکال بسیار پرهزینه و ناموفق است و در صورت توفیق نتیجهای جز هرج و مرج و بیثباتی و خونریزی و احتمالا تجزیه نخواهد داشت.
آرمین در این گفتگو در پاسخ به پرسشی درخصوص دوگانگی میان اصلاحطلبان درخصوص حضور در انتخابات میگوید: جریانهای سیاسی اعم از احزاب یا اتحادها و ائتلافهای سیاسی همواره حول مهمترین مسائل مطرح در عرصه سیاسی - اجتماعی شکل میگیرند. با تغییر آن مسائل یا پیدایی چالشها و مسائل جدید، طبعا این جریانها دستخوش تحول میشوند یا خود را متناسب با شرایط جدید نوسازی میکنند، یا قوه هاضمه خود را برای پذیرش و گنجایش گرایشهای مختلف آماده میکنند یا دست به انشعاب میزنند. کشور ما طی چند سال اخیر شاهد تحولی مهم و بیسابقه در عرصههای اجتماع و قدرت شده است. یا بهتر است بگویم در این دو عرصه شاهد گذار و زایمان است. تردیدی نیست که این تحول آثار محتوم خود را بر احزاب و اتحادها و ائتلافهای سیاسی برجای خواهد گذاشت. آنها ناگزیر از بازسازی و نوسازی گفتمان خود متناسب با شرایط تحول یافته جدید هستند. اصلاحطلبان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در حال حاضر نشانههای چنین تلاش و تحولی در مواضع رهبری اصلاحات و برخی احزاب اصلاحطلب مشاهده میشود. اما اینکه این روند به کجا ختم خواهد شد فعلا نمیتوان با قطعیت درباره آن سخن گفت.
او ادامه میدهد: به گمان من مبانی گفتمان اصلاحی این ظرفیت را دارد که متناسب با تحولات مذکور، نوسازی شود به گونهای که پاسخگوی مطالبات و انتظارات جامعه تحول یافته کنونی باشد. طبعا ممکن است در چگونگی و چند و، چون این نوسازی اختلافنظرها و اختلاف سلایقی در درون جبهه اصلاحات وجود داشته باشد که دارد، اما راهحل و فصل آنها نامهنگاری و اتخاذ مواضع آوانگارد یا نوشتن مقالات ژورنالیستی کممایه نیست.
اصلاحطلبان نیازمند گفتوگوی سازنده در فضایی دموکراتیک در درون جبهه هستند تا اختلافنظرها را به حداقل برسانند. ایجاد چنین فضایی در گرو چند مساله است: اول تلاش برای تولید «کلمه» و «معنا» به جای «صدا» و «جنجال»، به قول مرحوم عابد الجابری در کتاب دموکراسی و حقوق بشر «ما نه تنها از کلمه محروم هستیم بلکه از حق مطالبه کلمه نیز محرومیم...» دوم افزایش ظرفیت و بلوغ سیاسی لازم و سوم آگاهی و هوشیاری نسبت به عملیات روانی و اجتناب از ایفای نقش در سناریوهایی که به منظور دامن زدن به اختلافنظرها میان اصلاحطلبان طراحی میشود.
آرمین درباره سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو میگوید: آنچه از مواضع اعلامی جبهه اصلاحات میتوان دریافت این است که اصلاح قانون انتخابات و پیشثبتنام کاندیداها را نشانه عدم عزم حاکمیت بر برگزاری انتخاباتی رقابتی ارزیابی میکند و معتقد است این اقدام در جهت برگزاری انتخاباتی با نتایج مطمئن در چارچوب راهبرد کنونی در اداره کشور است. ظاهرا بیشتر قریب به اتفاق اصلاحطلبان در این نظر مشترکند.
در عین حال جبهه اصلاحات درباره انتخابات فعلا به «عدم توصیه درباره ثبت نام کاندیداها» اکتفا کرده است. به این ترتیب موضع نهایی را به آیندهای که وضعیت روشنتر خواهد شد، واگذاشته است. به نظرم این موضعی هوشمندانه و متناسب با رویکرد اصلاحی است، زیرا رویکرد اصلاحطلبی از عدم شرکت در انتخابات استقبال نمیکند، مگر آنکه عدم شرکت به اصلاحطلبان تحمیل شود.
به نظر من انتخابات پیش رو بیش از آنکه مساله مردم و جریانهای سیاسی باشد، مساله حاکمیت است. علت هم این است که حاکمیت نسبت به این انتخابات موضعی پارادوکسیکال دارد. از یکسو در پی بحران سال ۱۴۰۱ و نیز مشکلات مختلف اقتصادی، سیاست خارجی و... نیازمند انتخاباتی با مشارکت بالاست و از سوی دیگر به سبب حوادث مذکور و نیز تجربه انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ بخشی از جامعه با صندوق رای قهر کردهاند و اصرار بر ادامه خطمشی آغاز شده در جهت یکپارچهسازی و ویژهگزینی اجازه نمیدهد برای جلبنظر جامعه و امیدوار کردن آن به حل مشکلات کشور از طریق شرکت در انتخابات اقدام موثری انجام بدهد.
نایبرییس جبهه اصلاحات خاطرنشان میکند: طبیعتا اگر حاکمیت در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی چهرهای کارآمد از خود نشان بدهد و نیز در سیاست خارجی تغییر رویکرد بدهد و مصالح کشور را بر مصالح یک تفکر خاص ایدئولوژیک مقدم بدارد، و جامعه را قانع کند که شرکت در انتخابات به تشکیل مجلسی خواهد انجامید که در اداره امور کشور موثر است؛ در این صورت نباید نسبت به انتخابات آینده نگرانی داشته باشد. اما در شرایط کنونی نه هیچ نشانی از وجود چنین عزمی مشاهده میشود و نه دولت و مجلس از ظرفیت و توان لازم برای چنین تحولی برخوردارند.
این همان پارادوکسی است که عرض کردم و راهحل خروج از این پارادوکس را هم هشدار دادن و خط و نشان کشیدن برای اصلاحطلبان میدانند. تهدید امثال آقای باهنر مبنی بر اینکه اگر در انتخابات شرکت نکنید باید عواقب آن را بپذیرید، فقط بخش ظاهر این هشدارهاست. در صورتی که اگر حاکمیت مشکل خود را با مردم حل کرده و جامعه را به شرکت در انتخابات قانع کند، اصلاحطلبان حتی به فرض اینکه جامعه به آنها اقبال نکند مجبور به شرکت در انتخابات هستند و اگر حاکمیت مشکل خود را با مردم حل نکند، شرکت اصلاحطلبان در انتخابات موجب افزایش مشارکت مردم و رونق انتخابات نخواهد شد.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: انتخابات خاتمی شرکت در انتخابات جریان های سیاسی اصلاح طلبان اختلاف نظر ها جبهه اصلاحات گفتمان اصلاح اصلاح طلبی اصلاح طلب راهکار ها عدم شرکت جریان ها راه حل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۴۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سید محمد خاتمی: تورم به سطح فوق العاده نگران کننده ای رسیده است /نباید با ذهنیتهای بسته به سراغ امور پیچیده کشور رفت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، گزارش تحقیقی «مسأله دانشگاه در ایران؛ مخاطرات توسعه علمی و چشماندازهای پیش رو» با مشارکت جمعی از مدیران سابق، نظریهپردازان، متخصصان، کارشناسان و فعالان دانشگاهی و دانشجویی، زیر نظر سید محمد خاتمی انجام شده است، ارائه و منتشر شد.
آنگونه که جماران روایت کرده، در این رابطه، سید محمد خاتمی در نشستی که در آستانه روز معلم و با حضور جمعی از استادان و متخصصان دانشگاه و مدیران پیشین آموزش عالی برگزاری شد، ضمن اشاره به شرایط دشوار و حساس سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور و گرامیداشت روز معلم به تبیین ضرورت و زمینههای شکلگیری و تدوین این گزارش کارشناسانه و تجربههای پیشین مشابه آن پرداخت.
خاتمی گفت: این متن چهارمین تلاش پس از گزارشهای «آسیبشناسی اصلاحات»، «مسأله حجاب، واقعیتها و راهکارها» و «مسائل آموزش و پرورش» است که در تدوین آن عرف کارشناسانه و تجارب و دیدگاههای متخصصان بنای گفتوگوی میان نخبگان و جامعه قرار گرفته است.
رئیس دولت اصلاحات گفت: من در این دوره به دوستان گفتم به جای مسائل خیلی کلی، بنیادین و اساسی که باید روی آن فکر کرد، مورد به مورد مسائل را بررسی کنیم؛ مسألهشناسی کنیم و اعلام کنیم راهحلهای مسأله چیست.
وی تأکید کرد: ما در این عرصه برنامه ارائه نمیدهیم زیرا ارائه برنامه را باید کسانی انجام دهند که امکانات اجرایی در اختیارشان است. رویکرد این گزارشها بیشتر ناظر به شناخت و حل مسأله است.
باید از تجربهها درس گرفتخاتمی با اشاره به پژوهش آماده شده دربارهٔ آموزشعالی ابراز امیدواری کرد که انتشار آن زمینه را برای بحثهای گستردهتر صاحبنظران فراهم کند.
خاتمی گفت: باید از تجربهها درس گرفت و رهیافتهای افقگشا را با فهم و نقد عملکردهای گذشته در مقاطع مختلف پیدا کرد. ما در هیچجا خاتمالفلاسفه یا خاتمالعلما نداریم. حتی اندیشه متفکرانی مثل ملاصدرا هم کاملاً رنگ و بوی زمانه خودش را داشته و دارد. یعنی وقتی زمانه عوض شد، ممکن است این تفکرات هم تغییر پیدا کند. بر اساس همین دیدگاه باید تأکید کنم که این متن نهایی نیست، چارچوبی از یک رویکرد است و تلاش شده که مسائل از دیدگاه کارشناسی دیده شوند و راهکارهایی ارائه شوند و اگر دستگاههای اجرایی، یا سیاستگذاران و سیاستورزان فعلی مسائل آموزش عالی بخواهند به اینها توجه کنند باید از دل این دست گزارش و گفتوگوهای پس از آنها برنامههایی اجرایی درآورند.
رئیس دولت اصلاحات با اشاره به ضرورت بررسی نقادانه سیاستها و برنامههای راهبردی در همه زمینهها از جمله حوزه علوم و فناوری به روند تدوین چشمانداز بیست ساله کشور و سپس برنامه چهارم توسعه پرداخت که بر مبنای آنها در سالهای پایانی دولت اصلاحات تلاشهای زیادی برای ارائه یک مسیر مدون برای توسعه کشور بر پایه توسعه علمی شده بود.
خاتمی در ادامه یادآور شد: افرادی با این دیدگاه و رویکردها مخالف بودند، اولین کاری که کردند، برنامه چهارم را که یک برنامه بسیار مترقی و خوب بود و با لحاظ دیدگاههای چشمانداز تنظیم شده بود کنار گذاشتند و مسائلی که میبینید پیش آمد؛ از جمله بحث طبیعی کردن قیمتها که قرار بود در کل برنامه پنج ساله با یک شیب ملایمی انجام شود تا اثر منفی در جامعه نداشته باشد و در عین حال با سیاستهای جبرانی، درآمد آن صرف کسانی شود که درآمد کمتری دارند یا بهای حاملهای انرژی بهبود پیدا کند.
تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایمرئیس دولت اصلاحات در ادامه افزود: اولین کار مجلس هفتم تثبیت قیمتها بود و دیدیم که به کجا رسیدیم و مسأله تورم و افزایش نقدینگی و مسائل دیگری که روز به روز افزایش پیدا کرد و امروز به سطح فوقالعاده نگران کنندهای رسیده است و امیدوارم بزرگان کشور این نگرانی را داشته باشند که حلش کنند. تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم.
خاتمی در ادامه با تأکید بر اینکه آموزش عالی از مهمترین نهادهای امروز جامعه ما است، اظهار داشت: دانش همیشه در عرصه حیات اجتماعی انسان جایگاه خودش را داشته است، ولی اولاً دانش به معنای جدید کلمه امر تازهای است و ثانیاً باید توجه داشت که ضرورتاً متصدی امر دانش مجموعه آموزش عالی و افراد تشکیل دهنده این نهادها هستند و باید این موضوع مسأله اصلی و واقعی نهاهای تصمیمگیری برای دانشگاه و جامعه باشد. مثلاً در آن زمان ما دیدگاهی در زمینه اداره دانشگاهها بر پایه هیأت امنا و انتخاب مدیران داشتیم، این رویکرد اگرچه کامل نبود ولی قبول داشت که اعضای هیأت علمی افرادی را برای ریاست دانشگاه به وزیر علوم معرفی کنند و او در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کند و فردی برای ریاست دانشگاه انتخاب شود که حمایت عموم دانشگاهیان را با خود داشته باشد.
وی در پایان تأکید کرد: در حوزه علم و آموزش و دانشگاه مثل هر حوزه دیگر، اولین اصل «رویکرد» است. اگر دیدگاه ما به جهان، انسان و جامعه اصلاح نشود و به زندگی، نظم و سامان اجتماعی متناسب با نیاز و خواست انسان امروز و مقتضیات جهانی نگاه نداشته باشیم، معلوم نیست راهحلهای مطرح شده برای مسائل پیش رو بتواند کارآمد باشد.
نباید با ذهنیتهای بسته و جهتدار به سراغ امور پیچیده کشور رفتاصل دوم «کارشناسی» است یعنی باید به مسائل و تنگناها و بحرانهای موجود کارشناسانه پرداخت و کارها را به کاردانان آگاه و روشن و بیدار سپرد، نه آنکه با ذهنیتهای بسته و جهتدار به سراغ امور پیچیده کشور رفت. حداقل این است که زمینههای آزادانه و مؤثر گفتوگو را در جامعه، میان اهل نظر و فن فراهم شود که بتوانند نظرشان را مطرح کنند و این فکرها به مرحله عمل برسانند.
خاتمی در پایان افزود: این روزها کشور در شرایط حساسی به سر میبرد، انشاءالله خداوند شرّ دشمنان را کم کند و در موقعیت کنونی ما دیگر شاهد تنش تازهای در عرصه حیات منطقهای و ملی نباشیم؛ و جامعه ما بتواند راه توسعه مردمسالار را با سلامت و امنیت طی کند. به هرحال چشم امید ما همیشه برای عبور از بحرانها و گشودن افقها در همه زمینهها به نهاد دانشگاه و دانشگاهیان عزیز است.
27218
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901320